۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه


برای میترا

خوب به یاد دارم! تا آخرین لحظات به دنبال سردبیری برای نشریه می گشتم. تا اینکه مریم میترا را معرفی کرد. سه شماره را بدون میترا که اون موقع کنکور ارشد را می داد آماده کردم و آن زمان که از کنکور بازگش تازه با میترا آسنا شدم!

قلمم یخ زده است، بگذریم از خاطره و خاطره نویسی،

ای کاش میترا حداقل از عید آزاد شود. عیدی خوبی برایش کنار گذاشته ام. میترا که همیشه به سان یک خواهر بزرگتر برای من بوده است. در وصف میترا فقط یک چیز می گویم: ساده و صمیمی

میترا جان ، تولدت مبارک